بسیاری از مطالعات نشان داده اند که چگونه یک “گفتگوی مولکولی” بین شرکای قارچ و گیاه امکان ایجاد همزیستی میکوریزا را فراهم می کند، و ما بیش از 40 سال است که می دانیم چگونه درختان جوان را در نهالستان ها با Tuber melanosporum تلقیح کنیم.
بیش از 80 درصد از تولید قارچ ترافل در اروپا در فرانسه در حال حاضر توسط کاشت درختان بلوط یا فندق تلقیح شده تأمین می شود. با این حال، اسرار زیادی پیرامون تشکیل خود ترافل ها وجود دارد: اگر اکتومیکوریزاها برای تولید قسمت خوراکی قارچ ضروری هستند، وجود آنها وجود دارد. به تنهایی برداشت را تضمین نمی کند.
آسکوکارپ معادل تشریحی “کلاه” قارچ های سطحی است، اما روی خود بسته است و در داخل خود حاوی هاگ های ناشی از میوز است که در آسک محصور شده اند. گوشت ترافل از سلول های هاپلوئید ژنوتیپ مادری تشکیل شده است.
نواحی سیاه مربوط به هاگ های آغشته به ملانین است. آنها از میوز سلول تخم به وجود می آیند و بنابراین هاپلوئید نیز هستند اما حاوی هر دو آلل مادری و پدری هستند.
نامگذاریهای نر و ماده بر اساس قیاس با گونهها داده میشود که در آنها افرادی که بیشترین سرمایهگذاری را در تولیدمثل از طریق تولید فرزندان انجام میدهند، ماده و افرادی که سرمایهگذاری کمی دارند نر نامیده میشوند.
بنابراین در ترافل، ژنوتیپ ماده به طور قراردادی ژنوتیپ است که هم در گوشت و هم در هاگ یافت می شود، در حالی که ژنوتیپ نر (یا پدری) تنها در هاگ ها یافت می شود.
اطلاعات بسیار کمی در مورد مکانیسم های تولید مثل ترافل وجود دارد: ما هنوز نمی دانیم که چه ساختارهای تولید مثلی در لقاح دخیل هستند ، آیا لقاح واحد وجود دارد و آیا یا این به دنبال میتوز نیست.
عدم امکان کشت ترافل و تولید آسکوکارپ در آزمایشگاه، مطالعه کوددهی را که در محیط طبیعی در زیر زمین و در ابتدای تابستان انجام می شود، دشوار می کند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.